مصرفگرایی نوین
مصرفگرایی نوین از اواخر قرن نوزدهم با شعار «بگذار مرزها آزاد باشند» شروع شد و در نیمه اول قرن بیستم به اوج خود رسید. مردم در این پارادایم به مصرف به صورت امری که بر مبنای خواست آنها است نگاه میکنند و فقط بر مبنای رفع نیاز نیست. آنان چیزهایی را میخواهند بخرند که بر اثر تبلیغات از طریق فیلمها، مطبوعات، صدا و سیما و شیوههای تبلیغاتی دیگر در ذهن نقش میبندد. در این خواست و تمنا، استطاعت و توان شخص در نظر گرفته نمیشود زیرا ملاک برای وی خواست است نه رفع نیاز. سرمایهداری برای پدید ساختن این نوع مصرفگرایی در فروش محصولات از نشانهها و نمادها استفاده کرد. اهمیت نشانهها و نمایهها اثر ساختارگرایی بود که به وسیله انسانشناس فرانسوی کلود لوی استروس نشان داده شد و به این نتیجه رسیده شد که نشانهها و نمادها که در آگهیهای تبلیغاتی استفاده میشود اثرگذار بوده و در کنار زبان نوشتاری نقشآفرین است. مصرفگرایی مسألهای بینالمللی است که از دیدگاه خرد و کلان قابل بررسی است. امروزه مصرفگرایی بیرویه گریبانگیر اکثر کشورها شده است. شرکتهای چند ملیتی و جهانی، مناطق آزاد، فضای مجازی اینترنت و تبلیغات ماهوارهای مرزها را در هم شکسته و مخاطبان خود را پیدا میکند. این وسایل، سلیقهها و فرهنگ مصرف را تغییر میدهند. افراد جامعه هر روز دنبال مدهایی هستند که شب از ماهواره دیدهاند. خرید اینترنتی نیز خیلی از محدودیتها را برداشته است. گاهی در این فضاها کالاهایی خرید و فروش میشود که بدون آن امکانش نیست یا به سختی صورت میگیرد و در برخی موارد، ناهنجاریهای اجتماعی شمرده میشود مانند خرید و فروش اعضای بدن. مصرفگرایی نوین در پی زیاد کردن مصرف با هدف حداکثر کردن سود است. رویکرد اقتصاددانان نیز تغییر کرده و در پی رسیدن به مصرف انبوه هستند زیرا مصرف انبوه، تولید انبوه و سود بیشتر را به دنبال دارد. برای مصرف انبوه باید افراد بیشتری مصرف کننده و نمیتوان به مصرف طبقه مرفه و ثروتمند بسنده کرد. برای همین با یاری جستن از وسایل تبلیغات جهانی، تمام مردم جهان، در اقصی نقاط آن به مصرفگرایی کشیده شدند. برای اینکه مصرف انبوه محدود نشود، تولید از کالاهای ضرور به کالاهای غیر ضروری و لوکس کشیده شد و برای دوام مصرف انبوه، نیازهای کاذب تبلیغ شد. سیاست دیگر، تولید کالاهای یکبار مصرف، بیدوام و غیرقابل تعمیر بود تا مصرفکننده به جای تعمیر و استفاده دوباره، خود کالا را مجدداً خریداری کند. ابزارهای مهم مصرفگرایی نوین هستند:
. تأسیس فروشگاههای بزرگ
. تأسیس شرکتهای چند ملیتی و جهانی؛
. تبدیل خرید و مصرف به هنجار و ارزش؛
. ظهور مدگرایی و اشاعه نیازهای کاذب؛
. تبلیغات گسترده به وسیله وسایل ارتباط جمعی؛
. حراجهای پی در پی؛
. استفاده از کارتهای اعتباری.
در مصرفگرایی نوین، اشخاص بدون داشتن نیاز واقعی به دلایلی مانند رفتار متظاهرانه به خرید میپردازند و در پارهای از اوقات قادر به کنترل خرید خود نیستند تا جایی که روانشناسان این نوع مصرفگرایی را بیماری میدانند و به معالجه آنها میپردازند و در پی یافتن راهکارهایی برای آن هستند. یکی از این راهکارها، نامیدن یک روز از سال به عنوان روز «چیزی نخریدن» است که سپتامبر 1992 به وسیله تددیو هنرمند اهل ونکوو کانادا به هدف مصرف کمتر نامگذاری شد(روزنامه تفاهم: 7/8/1386). اکنون در بیشتر کشورها یک روز برای این کار اختصاص یافته است .اختصاص این روز برای خرید نکردن، کوشش برای معقولانه مصرف کردن است.( مقاله کامل این مطلب در اینترنت موجوداست .)